درود بر نازنين خاتون
بنده به مثابه جناب طفيل که حکايت است در زمان هاي دور عادت داشتند سرزده به همه جا بروند جهت بازديد از وبلاگ دارالفنون آمده و بسي فيض و التذاذ مادي و معنوي و دنيوي و اخروي حاصل گردانيديم به خويش و خويشتن خويش! باشد که رستگار شده و در پيشگاه باريتعالي خجل نشويم
طفلي پدر را همي پرسيد اندر حکايات آن سايت که از وي قبله برخاستي و ديگر ننشستي چه داني؟
پدر طفل خويش را به مهر در جبين بوسه اي نهادي و گفتي :
آوردندي سرايي بودي مجازي جمله جوانان در وي اتراق نمودندي و پست ها فرستاندي و گل ها گفتندي و در تقابل همان گل ها را شنفتندي چنانچه از جمال سايت، هوش از سر برفتي و عقل بخفتي
اما زان ميان محتسباني بودي که پياله را چون به کف جماعت ديدندي شمشير از نيام برکشيدندي و خون ايشان بريختندي و هيچ از آخرت خويش هراسي نداشتندي! قبله خان چندي به قول خواجه ي شيراز وفا داشتي و زان سراي باده پنهان خوردي و با رفيقان يکدل نشست و برخاست داشتي.. اما ميسر نشد چنانچه محتسب را حيا نبودي و آبرو به قيمت جو! بر پست هاي محرمانه سرک کشيدي و به گمان خويش اسرار قبله را دانستي اما تشت خويش را به رسوايي افکندندي!توفيقات، در رکابتان بادااااااااااااااا هردم..