سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























وبلاگ دانشجویان رشته راهنمایی و مشاوره دانشگاه رازی

 در برخی توصیف نامه ها به منزله ی فقدان برون‌گرایی در نظر گرفته می‌شود. از این رو افراد برون‌گرا خود دارترند تا غیر دوستانه ?مستقل اند تا پیرو ?یکنواخت و متعادل اند تا تنبل و دیر جنب. درون‌گراها الزاما از روابط اجتماعی رنج نمی برند ?اگرچه روحیه ی بسیار شاد برون‌گراها را ندارند ولی افراد غیر خوشحال و بدبینی هم نیستند.

انواع درون گرایی عبارت است از....

 

الف- برون‌گرایی از نظر یونگ به چهار دسته تقسیم می‌شود

 1.برون‌گرای متفکر

   منطقی، واقع بین، متعصب .دقیقا مطابق با مقررات جامعه زندگی می‌کنند .این افراد گرایش دارند احساسها و هیجانات را سرکوب کنند ?در تمام جنبه های زندگی واقع بین باشند و تعصب فکری ‌و‌عقیدتی دارند. ممکن است به صورت آدمهای خشک و سرد برداشت شوند . آنها دانشمندان خوبی می‌شوند زیرا تمرکز آنها بر آگاه شدن از دنیای بیرونی و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن آن است. افراد برون‌گرای متفکر قویاً به افکار عینی متکی هستند اما می‌توانند از افکار انتزاعی هم درصورتی که این افکار از بیرون، مثلاً از طرف والدین یا معلمان منتقل شده باشند، استفاده کنند. ریاضی‌دانها، مهندسان و حسابداران اغلب از تفکر برون‌گرا درکارشان استفاده می‌کنند.

2.برون‌گرای احساسی

   عاطفی، حساس، معاشرتی، بیشتر مختص زنان است تا مردان.گرایش دارد شیوه ی متفکر بودن را سرکوب کند و بسیار هیجانی باشد . این افراد از ارزشهای سنتی و اصول اخلاقی که آموخته اند پیروی می‌کنند. آنها به طرز غیر‌معمولی نسبت به عقاید و انتظارات دیگران حساس هستند .آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده و براحتی رابطه ی دوستی برقرار می‌کنند و آدمهای معاشرتی و سرزنده ای هستند. یونگ معتقد بود که این تیپ در بین زنان بیشتر از مردان یافت می‌شود. فرایند ارزش قائل شدن برای یک عقیده یا رویداد، احساس نامیده می‌شود. افراد برون‌گرای احساسی برای ارزش‌گذاری‌ها، از‌اطلاعات‌ عینی استفاده می‌کنند. آنها در موقعیت‌های اجتماعی راحت هستند و فوراً می‌دانند چه بگویند و چگونه آن را بیان کنند. آنها به خاطراجتماعی بودنشان دوست داشتنی هستند، اما هنگامی که می‌خواهند از معیارهای اجتماعی پیروی کنند، امکان دارد تصنعی، سرد، و غیرقابل اعتماد به نظر رسند.این افراد اغلب تاجر یا سیاستمدار می‌شوند، زیرا این مشاغل قضاوت کردن ارزشی براساس اطلاعات عینی را می‌طلبند.

3. برون‌گرای حسی

   معاشرتی، لذت جو، سازش پذیر. بر لذت وخشنودی و بر جستجو ‌کردن تجربیات تازه تمرکز دارند.این افراد‌عمیقا به سمت دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد و شرایط متغیرسازش پذیر هستند.چون آنها به درون‌گرایی عادت ندارند گرایش دارند به اینکه معاشرتی باشند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند. افراد درون‌گرای احساسی قضاوت‌های ارزشی خود را به جای واقعیت‌های عینی، عمدتاً بر پایه‌ی برداشت‌های ذهنی استوار می‌کنند. منتقدان انواع مختلف هنر از احساس درون‌گرا استفاده زیادی می‌کنند. این افراد وجدان خاصی دارند، طرز رفتار آنها آرام است و کم حرف هستند و روان آنها اسرارآمیز و دست نیافتنی است. آنها به افکار و عقاید سنتی توجهی ندارند و بی‌ اعتنایی تقریباً کامل آنها به دنیای عینی معمولاً باعث می‌‌شود افراد دور و بر آنها احساس ناراحتی کنند و نگرش سردی نسبت به ایشان داشته باشند. حس کردن کاملاً شبیه محرک مادی نیست بلکه صرفاً ادراک فرد از تکانه‌های حسی است. این ادراکها به تفکر منطقی یا احساس وابسته نیستند، بلکه به صورت واقعیت‌های مطلق و اولیه در درون هر فرد وجود دارند. افراد برون‌گرای حسی محرک‌های بیرونی را به صورت عینی درک می‌کنند و حس کردن آنها چندان تحت تأثیر نگرشهای ذهنی آنها قرار ندارد. این افراد توانایی مشاغلی چون نمونه خوانی، نقاشی ساختمان و سایر شغلهایی که به تشخیص‌های حسی‌ای نیاز دارند که باید با تشخیص‌های اغلب افراد هماهنگ باشند، را دارند.

4.برون‌گرای شهودی

   خلاق، از توانایی برانگیختن دیگران برخوردار است. به خاطر توانایی زیادی که در بهره بردن از از فرصتها دارند موفقیت را در کار و کاسبی و سیاست می یابند.این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند و به خلاق بودن گرایش دارند. آنها می توانند در موفق شدن و پیشرفت کردن الهام بخش دیگران باشند. آنها به تغییر پذیر بودن نیز گرایش دارند. طوری که از یک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری می روند و بیشتربه جای تامل بر پایه ی شم تصمیم گیری می‌کنند . با این حال تصمیمات آنها احتمالا درست از آب در می آید. افراد برون‌گرای شهودی به سمت واقعیت‌های دنیای بیرونی گرایش دارند با این حال به جای اینکه آنها را کاملاً حس کنند، صرفاً به صورت نهانی درک می‌کنند. مانند مخترعانی که جلوی اطلاعات حسی منحرف کننده را می‌گیرند و روی راه حل‌های ناهشیار برای مسایل عینی تمرکز می‌کنند.

ب- درون‌گرایی

   در برخی توصیف نامه ها به منزله ی فقدان برون‌گرایی در نظر گرفته می‌شود. از این رو افراد برون‌گرا خود دارترند تا غیر دوستانه ?مستقل اند تا پیرو ?یکنواخت و متعادل اند تا تنبل و دیر جنب. درون‌گراها الزاما از روابط اجتماعی رنج نمی برند ?اگرچه روحیه ی بسیار شاد برون‌گراها را ندارند ولی افراد غیر خوشحال و بدبینی هم نیستند.

 

 

 

درون گرایی نیز از دیدگاه یونگ به چهار دسته تقسیم می‌شود

1. درونگرای متفکر 

   به عقاید بیشتر از افراد علاقمند است. این افراد با دیگران خوب کنار نمی آیند و در انتقال عقاید مشکل دارند. این افراد به جای احساسات بر تفکر تاکید دارند و از قضاوت عملی ضعیفی برخوردار هستند. دیگران آنها را به صورت آدمهای یکدنده ?عزلت گزین ?متکبر و بی ملاحظه برداشت می‌کنند. افراد درون‌گرای متفکر به محرکهای محیطی واکنش نشان می‌دهند اما تعبیر آنها از یک رویداد بیشتر تحت تأثیر معنای درونی‌ای که به آنها می‌دهند قرار دارد تا خود واقعیت‌های عینی. فیلسوفان و مخترعان اغلب تیپ درون‌گرای متفکر هستند.

2.درون‌گرای احساسی

    تودار، خویشتن دار؛ از توانایی هیجان عمیق برخوردار است اما از ابراز علنی آن خودداری می‌کنند.تفکر منطقی را سرکوب می‌کنند. آنها مرموز و دست نیافتنی به نظر می رسند و به ساکت بودن ?متواضع بودن و بچگانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات و افکار دیگران اهمیت زیادی نمی دهند و منزوی ?سرد و از خود مطمئن به نظر می رسند.

3. درون‌گرای حسی

   در ظاهر بی اعتنا و خشک، خود را در فعالیت های هنر شناختی ابراز می‌کند. منفعل ?آرام و جدا از دنیای روزمره به نظر می رسند. این افراد اغلب فعالیت‌های انسان را به دیده ی نیکخواهی و مسرت می نگرند. آنها از لحاظ هنر شناختی حساس هستند و خود را در غالب هنر یا موسیقی ابراز می‌کنند و به ابراز کردن شهود خود گرایش دارند. افراد درون‌گرای حسی عمدتاً تحت تأثیر حس کردن‌های ذهنی دیدنی، شنیدنی، چشیدنی، لامسه‌ای و .. قرار دارند. آنها به جای خود محرک‌ها به وسیله تعبیرشان از محرک‌های حسی هدایت می‌شوند، مانند چهره ‌نگاران. شهود عبارت است از ادراک فراتر از فعالیت‌های هشیاری.

4. درون‌گرای شهودی  

   با ناهشیار بیشتر از واقعیت روزمره ارتباط دارد. به قدری بر شهود تمرکز دارند که افراد دارای این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف اندیش و خیالپرداز ?کناره گیر و بی اعتنا به مسایل عملی بوده و دیگران آنها را خوب درک نمی‌کنند. آنها که عجیب و غریب و نا متعارف به نظر می رسند در کنار آمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارند[1]. افراد درون‌گرای شهودی با ادراک واقعیت‌های ناهشیاری هدایت می‌شوند که اصولاً ذهنی هستند و به واقعیتهای بیرونی شباهتی ندارند. مانند عرفا، پیامبران، نقاشان سوررئالیست یا آدم‌های متعصب مذهبی.



[1] ( روانشناسی شخصیت شولتز و شولتز ?یحیی سید محمدی ?1386?ص 120 )


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/27ساعت 10:15 صبح توسط صفوراکلهری نظرات ( ) |


Design By : Pichak