وبلاگ دانشجویان رشته راهنمایی و مشاوره دانشگاه رازی
اسم خودتونو به خط میخی پارسی باستان ببینید! اسم خود را به انگلیسی وارد کنید سپس اسم خود را به خط میخی پارسی باستان ببینید. فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت: خدایا، می خواهم زمین را از نزدیک ببینم. اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه. دلم بی تاب تجربه ای زمینی است. خداوند درخواست فرشته را پذیرفت. فرشته گفت: تا بازگردم بال هایم را اینجا می سپارم؛ این بال ها در زمین چندان به کار من نمی آید. خداوند بالهای فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت: بال هایت را به امانت نگاه می دارم، اما بترس که زمین اسیرت نکند، زیرا که خاک زمینم دامنگیر است. فرشته گفت: بازمی گردم، حتما بازمی گردم. این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد. فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته ی بی بال تعجب کرد. او هر که را می دید، به یاد می آورد. زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود. اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بالهایشان به بهشت بر نمی گردند. روزها گذشت و با گذشت هر روز فرشته چیزی را از یاد برد. و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از آن گذشته ی دور و زیبا به یاد نمی آورد؛ نه بالش را و نه قولش را. فرشته فراموش کرد. فرشته در زمین ماند. فرشته هرگز به بهشت برنگشت. جو گیر نشید این که استاد ما نیست اینم کلاس ما نیست همین طوری به عنوان تنوع زدم غصه بخورید مطمئناً تا به حال این تجربه را داشته اید که در کلاس درس و یا یک جلسه و سمینار حوصله تان سر رفته باشد ، آن وقت با خودکاری که در دست دارید بر روی کاغذ مقابلتان بی هدف نقاشی هایی را می کشید. ممکن است این خطوط درهم و مبهم ، در نگاه اول چیز جالبی برای گفتن نداشته باشند ولی به اعتقاد بسیاری از روان شناسان این نوع نقاشی های ناخودآگاه نمایانگر درون و افکار ما هستند که به دور از محدودیت های ذهن آگاهمان پدید می آیند و اسرار ناگفته ای از شخصیت ما را به تصویر می کشند ؛ آرزوها ، امیال ، ترس ها و رؤیاهای نهفته ای که هیچ گاه نتوانسته ایم آنها را بر زبان بیاوریم . بنا به گفته بسیاری از خط شناسان و روان شناسان ، افراد در موقعیت های متفاوتی این نقاشی ها را می کِشند ، به عنوان مثال وقتی تلفنی صحبت می کنند ، یا به سخنرانی گوش می دهند و یا یادداشت بر می دارند . و در هنگام کشیدن چنین نقاشی هایی به چیز دیگری می اندیشند و ابداً متوجه حرکت قلم بر روی کاغذ نیستند . روان شناسان تجزیه و تحلیل های زیادی را بر روی این نقاشی ها انجام داده اند و معتقدند که همانند دست خط ها ، این خطوط درهم و مبهم نیز از الگوی خاص و منحصر به فردی برخوردارند . ولی باید گفت که روان شناسیِ نقاشی های ناخودآگاه به اندازه ی دست خط افراد دارای قطعیت و اطمینان نیست و به عوامل بسیاری بستگی دارد که به اعتقاد اسپنسر، خط شناس معروف ، همین امر سبب می شود تا ارزیابی صحیح آنها دشوارتر گردد. عواملی نظیر : شرایط محیط ، روحیات خود فرد ، شخصیت و میزان هوشیاری او در هنگام کشیدن این نقاشی ها . اسپنسر می نویسد: “اگرچه اثبات درستی و صحت نقاشی های ناخودآگاه ، سخت و دشوار است ، لیکن این نقاشی های مبهم نمای جالب و ارزشمندی از افکار و شخصیت افراد را به دست می دهد”. پیشنهاد می کنیم اگر این بار شما نیز چنین نقاشی هایی را کشیدید ، آنها را دور نیندازید . می توانید نقاشی هایتان را با نمونه های زیر مقایسه کنید و ببینید چه خصوصیات و روحیاتی دارید . سلام.از اونجایی که ما بچه های استان کرمانشاه خیلی با معرفتیم و چون راهمون نزدیک بود و اومدیم سر کلاس آمار گفتیم معرفتمون رو به بقیه ی بچه ها که از استانهای دیگه میان و راشون هم دوره و مهمون شهر ما هستن نشون بدیم. استاد گرانقدر والا مقام!!علی آبادی دوشنبه کم و کیف پروژه ی آمار رو برامون توضیح دادن که بدین شرح است: دورقم آخر شماره دانشجویی تون رو در نظر بگیرید واونو به اضافه ی 40 کنید.مثلااگه دو رقم آخر شماره دانشجویی تون 01بود 1+40=50 دورقم اول رو جا میذارید و رقم سوم رو دوبار می نویسید.دورقم دیگه جا می ذارید و رقم سوم رو سه بار مینویسید یعنی دو رقم دو رقم جا میذارید و رقم سوم رو به ترتیب تکرار می کنید تا به عدد حاصل جمع شماره دانشجویی و چهل برسید.حدود 132داده به دست میاد اینا داده های شماست که باید موارد زیر رو روش انجام بدید. ،......................1،2،3،3،4،5،6،6،6،7،8،9،9،9،9،10،11،12،12،12،12،12 نما،میانه، مد،میانگین،واریانس،انحراف معیار،چارکها(این موارد رو هم برای داده های طبقه بندی شده و هم داده های طبقه بندی نشده اجرا کنید) انواع نمودارها،جدول فراوانی و انواع فراوانی ها رو مشخص کنید. البته یه سری موارد دیگه هم هست که بعدا براتون اضافه می کنم. یادتون باشه تو برگه a4 بنویسید و فقط یه روی برگه بنویسید.پروژه رو توی clear book گذاشته و صفحه ی اول نام درس،نام خودتون،رشته ،دوره ی روزانه رو بنویسید.پروژه رو تا9خرداد می تونین تحویل بدید. البته استاد لطف کردنبرای روز دوشنبه 9خرداد تاریخ امتحان میانترم گذاشتن امیدوارم این مطلب به دردتون خورده باشه سلام امروز 12 فروردینه و فردا هم قاعدتا 13فروردین امیدوارم فردا به همه تون خوش بگذره البته این وبلاگ فعلا چند عضو بیشتر نداره اونم منم ،نازنینه ،آقای رنجبره و آقای جلیلیان که این آخریه هم دیگه باید برگشته باشه سر خدمتش به هر حال ما ]رزوداریم فردا به همه ی همکلاسی هامون چه اونایی که وبلاگ میان چه اونایی که نمیان خوش بگذره طبق آخرین اطلاعات خوابگاه ما و احتمالا خوابگاه های دیگه تا روز 19فروردین تعطیله با این حساب روز15فروردین برای کلاس آمار نمیتونیم بیایم البته ما که مشکل نداریم می تونیم بیایم و دوباره برگردیم اما اونایی که یه خورده شهرشون دورتره چی؟ حالا هرکی که این مطلب رو می بینه یا برامون نظر بزاره و بگه که می خواد چی کار کنه یا اینکه برای منیا حمیرا یا نازنین اس ام اس بفرسته اونایی که اینو خوندن به اونایی که نخوندن اطلاع بدن لطفا.به ما هم حتما اطلاع بدین.یادتون نره خواهشا چندسال پیش توی یه کتابی (که اسم کتاب و نویسنده اش یادم نیست) یه نامه بلند بالا از چاپلین خطاب به دخترش خوندم . چند وقت پیش هم یک قسمتی ازش رو گذاشتم رو وبلاگ. یکی از دوستان من توی قسمت نظرات یه موضوع جالبی رو درمورد این نامه نوشته بودن . گویا این نامه رو چاپلین ننوشته. بلکه یک روزنامه نگار ایرانی نوشته به نام فرج ا... صبا. گفتم اطلاع بدم بهتون، فردا نگید من گمراهتون کردم! من خود این نامه رو بارها خوندم. خیلی اهمیتی نداره که کی این نامه رو نوشته. به قول حمیرا : " ننگر که می گوید. بنگر چه می گوید." متن نامه رو در ادامه مطلب می ذارم. اگه خواستید بخونیدش!
برای وارد کردن اسم اینجا کلیک کنید.
این خط مال دوران هخامنشیانه
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را کـه شب می گذرد
یاران به مرافقت، چو دیدار کنید
شاید که ز دوست، یاد بسیار کنید
چون باده ی خوشگوار نوشید به هم
نوبت چو به ما رسد، نگون سار کنید
ساقی غم من بلند آوازه شده ست
سر مستی من، برون ز اندازه شده ست
با موی سپید، سرخوشم؛ کز می تو
پیرانه سرم، بهار دل تازه شده ست
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست
دریاب که هفته ی دگر خاک شده ست
می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولی ست خلاف، دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود!
فردا باشد بهشت، همچون کف دست
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه؟
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه!
پر کن قدح باده، که معلومم نیست
کین دم که فرو برم، بر آرم یا نه
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان، فتاده در راه یقین
می ترسم از آنکه بانگ آید روزی:
کی بی خبران، راه نه آن است و نه این
من ظاهر نیستی و هستی دانم
من باطن هر فراز و پستی دانم
با اینهمه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه ای، ورای مستی دانم
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی، نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم، یک یک باز
چون عمر به سر رسد، چه بغداد و چه بلخ
پیمانه چو پر شود، چه شیرین و چه تلخ
خوش باش که بعد از من و تو، ماه بسی
از سلخ به غره آید، از غره به سلخ
Design By : Pichak |