وبلاگ دانشجویان رشته راهنمایی و مشاوره دانشگاه رازی
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود/ خلقت از روز ازل مدیون بوی یاس بود/ ای که بستی میان کوچه ها بر فاطمه/ گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود/ پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد. پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو …از کجا یاد گرفتی؟ پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتی آدمها
درست بشن دنیا هم درست میشه... در تمام رنج هایی که می بریم صبر اوج احترام به قوانین الهی است. من از طرف تمام همکلاسی هامون درگذشت پدر بزرگ گرامی خانم زهرا خزاعی رو بهشون تسلیت می گم و امیدوارم بقای عمر ایشون باشه اطلاعیه: صندلی داغ این هفته ی کلاس ما روز چهارشنبه ساعت دوازده و نیم کلاس ده(ساختمان کلاسها)تشکیل می شه حضور شما باعث تسلی روح مسوولان صندلی داخ می گردد دوستان واقعی مثل صبح می مونن نمی شه تموم روز داشتشون ولی مطمئنی که فردا،هفته ی بعد،ماه بعد،سال بعد......تاابدهستن اسم خودتونو به خط میخی پارسی باستان ببینید! اسم خود را به انگلیسی وارد کنید سپس اسم خود را به خط میخی پارسی باستان ببینید. فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت: خدایا، می خواهم زمین را از نزدیک ببینم. اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه. دلم بی تاب تجربه ای زمینی است. خداوند درخواست فرشته را پذیرفت. فرشته گفت: تا بازگردم بال هایم را اینجا می سپارم؛ این بال ها در زمین چندان به کار من نمی آید. خداوند بالهای فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت: بال هایت را به امانت نگاه می دارم، اما بترس که زمین اسیرت نکند، زیرا که خاک زمینم دامنگیر است. فرشته گفت: بازمی گردم، حتما بازمی گردم. این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد. فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته ی بی بال تعجب کرد. او هر که را می دید، به یاد می آورد. زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود. اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بالهایشان به بهشت بر نمی گردند. روزها گذشت و با گذشت هر روز فرشته چیزی را از یاد برد. و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از آن گذشته ی دور و زیبا به یاد نمی آورد؛ نه بالش را و نه قولش را. فرشته فراموش کرد. فرشته در زمین ماند. فرشته هرگز به بهشت برنگشت. جو گیر نشید این که استاد ما نیست اینم کلاس ما نیست همین طوری به عنوان تنوع زدم غصه بخورید سلام.از اونجایی که ما بچه های استان کرمانشاه خیلی با معرفتیم و چون راهمون نزدیک بود و اومدیم سر کلاس آمار گفتیم معرفتمون رو به بقیه ی بچه ها که از استانهای دیگه میان و راشون هم دوره و مهمون شهر ما هستن نشون بدیم. استاد گرانقدر والا مقام!!علی آبادی دوشنبه کم و کیف پروژه ی آمار رو برامون توضیح دادن که بدین شرح است: دورقم آخر شماره دانشجویی تون رو در نظر بگیرید واونو به اضافه ی 40 کنید.مثلااگه دو رقم آخر شماره دانشجویی تون 01بود 1+40=50 دورقم اول رو جا میذارید و رقم سوم رو دوبار می نویسید.دورقم دیگه جا می ذارید و رقم سوم رو سه بار مینویسید یعنی دو رقم دو رقم جا میذارید و رقم سوم رو به ترتیب تکرار می کنید تا به عدد حاصل جمع شماره دانشجویی و چهل برسید.حدود 132داده به دست میاد اینا داده های شماست که باید موارد زیر رو روش انجام بدید. ،......................1،2،3،3،4،5،6،6،6،7،8،9،9،9،9،10،11،12،12،12،12،12 نما،میانه، مد،میانگین،واریانس،انحراف معیار،چارکها(این موارد رو هم برای داده های طبقه بندی شده و هم داده های طبقه بندی نشده اجرا کنید) انواع نمودارها،جدول فراوانی و انواع فراوانی ها رو مشخص کنید. البته یه سری موارد دیگه هم هست که بعدا براتون اضافه می کنم. یادتون باشه تو برگه a4 بنویسید و فقط یه روی برگه بنویسید.پروژه رو توی clear book گذاشته و صفحه ی اول نام درس،نام خودتون،رشته ،دوره ی روزانه رو بنویسید.پروژه رو تا9خرداد می تونین تحویل بدید. البته استاد لطف کردنبرای روز دوشنبه 9خرداد تاریخ امتحان میانترم گذاشتن امیدوارم این مطلب به دردتون خورده باشه
برای وارد کردن اسم اینجا کلیک کنید.
این خط مال دوران هخامنشیانه
Design By : Pichak |